آخرین یلداهای معلولان
نویسنده : مجید انتظاری
در آخرین روزهای زمستان سال قبل (22 اسفندماه 92) خبرگزاری ایسنا گزارشی از مرگ 15 کودک در یک مرکز نگهداری معلولان ذهنی - جسمی تحت پوشش سازمان بهزیستی منتشر کرد. ریشترهای غمانگیز آن گزارش در فضای اجتماعی کشور در حال کاهش بود تا اینکه روز سهشنبه 2 دیماه 93 خبر رسید 30 نفر از معلولان یک آسایشگاه نگهداری معلولان پاکدشت دچار مسمومیت شدند که از این تعداد 3 نفر جان باختند. مجتبی خالدی سخنگوی اورژانس کشور درباره علت این مسمومیت گفت: در جاهایی که غذاهای دستهجمعی طبخ و توزیع میشود اگر موازین بهداشتی رعایت نشود امکان رخداد چنین اتفاقاتی وجود دارد.
وی در تشریح آخرین جزئیات حادثه گفت: روز یکشنبه گذشته یک حادثه مسمومیت غذایی در مرکز نگهداری معلولین ذهنی «پدربزرگ» روستای جیتو پاکدشت به وقوع پیوست. در این آسایشگاه 132 معلول ذهنی در گروه سنی 25 تا 30 سال زندگی میکنند. خالدی ادامه داد: به گفته مسوولان این آسایشگاه در روز حادثه مسمومیت غذایی به این معلولان، سوپ جو داده شده که پس از آن در 30 نفر از معلولان اعلام مسمومیت گوارشی، دل پیچه، دل درد و اسهال مشاهده میشود و در ساعت 20 و 10 دقیقه آن روز با اورژانس تماس گرفته میشود.
سرپرست مرکز هدایت عملیات و بحران اورژانس کشور گفت: متاسفانه قبل از رسیدن اورژانس، سه مرد متولد سالهای 37، 36 و 45 جان خود را از دست می دهند و 27 نفر بقیه به بیمارستان زعیم پاکدشت منتقل شده و سرم تراپی و دارو درمانی شده و پس از آن مرخص می شوند. اما پس از آن دوباره یک نفر از معلولان دچار علائم مسمومیت گوارشی شده و به بیمارستان لقمان تهران منتقل می شود که حال او بهتر است اما همچنان باید تحت مراقبت های پزشکی باشد. وی تصریح کرد: جسد درگذشتگان این مسمومیت نیز در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفته و کارشناسان بهداشت محیط وزارت بهداشت نیز به آسایشگاه پاکدشت مراجعه کرده و از مواد غذایی و سوپ جو باقیمانده، نمونهبرداری کرده و آن را در اختیار آزمایشگاه مورد تائید وزارت بهداشت قرار دادهاند. همایون هاشمی رییس سازمان بهزیستی هم سهشنبه شب در این خصوص به خبرنگار مردمسالاری گفت: غذا خارج از مرکز نگهداری طبخ شده است. این حادثه در یک مرکز غیردولتی پاکدشت اتفاق افتاده و ما غذا را برای آزمایش فرستادهایم. هماکنون نیز منتظر اعلام پزشکی قانونی هستیم و با جدیت مساله را پیگیری میکنیم. مسلما این یک اتفاق نادر بوده و به محض اطلاع از علت حادثه، آن را از طرق رسانهای در اختیار عموم قرار خواهیم. سال گذشته هم 15 کودک در یک مرکز نگهداری معلولان ذهنی - جسمی تحت پوشش سازمان بهزیستی در حالی جان باختند که علیرغم برخی ادعاها درمورد وقوع سهلانگاری و بیدقتی، مدیران بهزیستی مرگ این کودکان را امری طبیعی عنوان کردند.
یکی از کارکنان مرکز نگهداری معلولان نارمک در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: از این تعداد دو- سه مرگ به علت بیاحتیاطی و کم کاری رخ داده، به عنوان مثال در مورد یکی از کودکان، مرگ در نیمه شب اتفاق افتاده چرا که داروی تشنج را به کودک ندادهاند و کودک از تخت پایین افتاده و این اتفاق منجر به مرگ وی شده است، این درحالی است که فوت شده را تا صبح نگه میدارند و اطلاع نمیدهند. در مورد یکی دیگر از مرگها با پزشک طرف قرارداد مرکز تماس گرفته و از وی خواستهاند تا گواهی فوت صادر کند، اما پزشک به دلیل عدم حضور در زمان مرگ موضوع را قبول نمیکند، بنابراین آنها از پزشک دیگری بیرون از مرکز، گواهی فوت دریافت میکنند. این ادعاها را پزشک مورد اشاره نیز تایید و در گفت وگو با ایسنا عنوان کرد: مرگ این کودک به علت تشنج و پس از آن ایست تنفسی بوده و به علت نبود پزشک مقیم نتوانستند اقدامات لازم را انجام دهند و تا زمان زنگ زدن به اورژانس نیز کودک مذکور فوت شد. با این حال یکی از ناظمان شیفت این مرکز با رد دخالت سهل انگاری و بیدقتی پرسنل در مرگ برخی از این کودکان و با اشاره به اینکه این کودکان معلول فلج مغزی و ذهنی بوده و بسیار آسیب پذیرند، گفت: برخی از این افراد مشکلات گوارشی شدید دارند، دارای آسیبهای تنفسی، ادراری و سیستم دفاعی ضعیف هستند و نگهداری از آنها بسیار سخت است.
با مرور این دو حادثه سوالاتی به ذهن میرسد که آیا این مرگ و میرها طبیعی است؟ آیا میتواند ناشی از سهلانگاری کارکنان این مراکز یا ضعف نظارتی سازمان بهزیستی باشد؟
دو روز بعد از گزارش سال گذشته ایسنا، جوابیهای در قالب یک نشست یا گفتگوی خبری از طرف بهزیستی ارایه شد. جوابیهای که با تمامی کوشش در موجه نشان دادن مرگ 12 کودک از 15 مورد فوتی، پاسخی دقیق به مرگ سه کودک به اسامی محمد خلجی، حدیثه مزدآبادی و هاله جامجم نداد.
سال گذشته برخی حمایتهای مسوولان اجرایی و تقنینی از سازمان بهزیستی درخصوص مرگ 15 کودک، ملامت خبرگزاری ایسنا با توجیهاتی همچون طبیعی بودن حادثه و گره زدن موضوع گزارش با تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، نهایتا به سکوت خبری منجر شد تا فضا برای پیگیریهای ثانوی و موشکافی علت مرگ و میرها محدود و محدودتر شود.
نمونههایی از این حمایتها بدین شرح است:
- دیدار رئیس سازمان بهزیستی در روز شنبه 24 اسفند از خبرگزاری فارس
- برگزاری جلسه آسیبشناسانه در مرکز نارمک با سه نماینده عضو فراکسیون دفاع از حقوق معلولین مجلس، رئیس سازمان بهزیستی و جمعی از اصحاب رسانه، سخنان رئیس سازمان بهزیستی در نشست مذکور (یکی از نتایج حضور زیاد ما در رسانهها رشد 600 درصدی مشارکت های مردمی است، انتقاد در خصوص استفاده از تیتر نامناسب در خبر منتشر شده و اینکه مرکز دارای 175 کودک چند معلولیتی است، اینجا همه با دل کار میکنند و خوشبختانه آسایش نسبی در حوزه خدمات رفاهی و معلولان ایجاد شده است و ...)
- سخنان سخنگویی معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی: «20 هزار بیمار روانی در مراکز ما نگهداری میشوند که اگر رها شوند آسایش از سطح شهر گرفته میشود، در مراکز وردآورد که کودکان به لحاظ جسمی وضعیت بهتری دارند و سرپا هستند قطعاً آمار فوت نیز کمتر است و ...»
- سخنان فاطمه آلیا نماینده مجلس: «متأسفانه در دو سه ماه گذشته برخی از سایتها و رسانهها تلاش کردهاند چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی را مخدوش کنند که انتظار میرود دستگاههای نظارتی و به خصوص قوه قضاییه در این خصوص ورود پیدا کند، نباید در بحث معلولان غرایض سیاسی وارد این حوزه شود، انتشار اینگونه افکار ممکن است در مراقبین ایجاد دلسردی کند و...»
- سخنان قاسم جعفری عضو فراکسیون دفاع از حقوق معلولان مجلس: «ما به این جا آمدهایم تا حساسیت خود را نسبت به این موضوع نشان دهیم از سازمان بهزیستی هم میخواهیم که این تهدید را برای خود تبدیل به فرصت کند ...»
- سخنان عبدالله سلطانی نماینده مجلس: «بنده اعتقاد دارم که خبر اشاره شده با غفلت آغاز شده و در نهایت با شیطنتهای خبری همراه شده است و ...»
- انعکاس عبارت حق پیگیری قضایی برای سازمان بهزیستی محفوظ است در سرتیتر چند سایت تخصصی و خبری و حذف یکمرتبه اخبار مربوط به کم کاری بهزیستی و وضعیت خاص سازمان از خروجی برخی از سایتهای خبری.
بدون شک حمایت از اقشار مستضعف و آسیبپذیر ـ که معلولان نیز در این دایره قرار میگیرند ـ از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی، مورد تاکید حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری است. البته ما قصد محکوم کردن مسوولان سازمان بهزیستی را نداریم. هر مسوولی موظف است با وقوع رخدادی در حمایت از سازمان خود تلاش کند. اما بدون شک تقصیر وسایل ارتباط جمعی در عدم استفاده از کارکردهای رسانهای برای تحلیل شفاف اینگونه حوادث و بسنده کردن آنها تنها به خبر اولیه، بیشتر از تلاش مسوولان یک سازمان برای دفاع از خود است. تنها گذاشتن خبرگزاری ایسنا در آن برهه از سوی رسانهها و البته تشکلهای مردمنهاد معلولان باعث شد تا اذهان عمومی با خیالی آسوده از کنار حادثه سال قبل عبور کند و با حادثه امسال به خود بیاید.
اگر بخواهیم شرط انصاف را رعایت کنیم باید بگوییم نگهداری از معلولان (بخصوص معلولان ذهنی) کار دشواری است و نباید همه بار یک اشتباه و قصور در یک مرکز نگهداری را بر دوش رییس یک سازمان گذاشت. با این وجود و با فرض طبیعی بودن این دو حادثه، زحمات دستاندرکاران این مراکز و فراموش شدن آنها پس از یک دوره قلیان احساسات جامعه، نباید با سهلانگاری از کنار چنین حوادثی عبور کرد؛ چرا که ممکن است حادثه بعدی، کمی زودتر از 10 ماه، قربانی بگیرد.
منبع: مردم سالاری