بامداد با راز و نیایش چهارشنبه ۹۴/۷/۱
مهربانان درود
دوباره شروع می شود باران های تند چتر های باز فال های نم کشیده انار های سرخ نارنگی های سبز دوباره شروع می شود روزهای نصفه نیمه شب های بی پایان عطر دم کردن چای قند پهلو به بهانه حضور دوست نیمکت های خط خطی ایستگاه های شلوغ ترافیک های صبور شروع دوباره ی زندگی...پر از بوی برگ ،بوی خاک،بوی عشق حیف! از تابستانی که می رود شگرف! به پاییزی که می آید... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 مهربان پروردگارم ، ... خالق عشق و زندگانی... سپاسگزار برآمدن خورشید زندگانی ام هستم و گوش جان می سپارم به سمفونی پرندگان خوش الحانی که ندای آغاز یا روز زیبای دیگر را در پناه سایه سار مهرت را نوید می دهند ، نویدی که رنگ و بوی حس کردن و درک زیبایی ها و شگفتی های خلقت را یاداور می شوند . و من امروز در اعماق وجودم شکرگزار طرح الهی که برایم تندرستی ، مکنت ، شادمانی و عشق به ارمغان می آورد هستم . بغضی غریب دارم ،گویی دورم از تو و از دیارت ،مرا بخوان که رسیدن چیز دیگریست 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 همرازم ؛ بیاتا همچون ناخدایی باشهامت سکان سرنوشت خویش رابه دست بگیرم و ایمان دا شته باشیم دست به هر کاری بزنم به موفقیتی کامل تبدیل می شود. خداوندا سپاسگزارم. روزتان قرین آرامش🌹
|